اجاقي : از دنياي قهرماني خداحافظي نكردم

« بارها شنيده بودم كه يك قهرمان دوبار مي‌ميرد؛ يك بار به مرگ طبيعي و يك بار زمان وداع با دنياي قهرماني. اين ترس را هميشه با خود داشتم كه نكند من هم زمان خداحافظي به دست فراموشي سپرده شوم و تنها بمانم كه اين مسئله برايم از مرگ هم سخت‌تر بود اما حالا كه شرايط خداحافظي برايم ايجاد شده مي‌بينم كه تنها نشدم بلكه دوباره متولد شدم. تولدي كه آن را مديون نگرش مثبت مديريت فدراسيون هستم.»

حسين اوجاقي از 12 سالگي وارد دنياي قهرماني شد. اگرچه سن كمي داشت اما خيلي سريع در دنياي ووشو مطرح شد تا جايي كه او اكنون شناسنامه ووشوي ايران است. او پيشرفت ورزشي خود را مديون مرحوم فريدون مالكي مي‌داند. او براي اولين بار در سال 76 و در مسابقه‌هاي قهرمان كشوري شركت كرد و در همان سال به عضويت تيم ملي درآمد. در 1997 ايتاليا، 1999 هنگ كنگ و 2001 ارمنستان طلايي شد و در رقابت‌هاي 2003 ماكائو مدال برنز، 2007 چين نقره و 2009 كانادا طلا گرفت. همچنين در سه دوره مسابقه‌هاي جام جهاني چين و دو دوره رقابت‌هاي ايتاليا بر سكوي قهرماني ايستاد و افتخار آفريد.

در بازي‌هاي آسيايي 98 تايلند دوم شد. در بوسان كره طلا گرفت و در رقابت‌هاي قهرماني آسيا در ويتنام، ميانمار و ماكائو هم سه طلاي ديگر براي ايران به ارمغان آورد.

اين قهرمان سنگين وزن ووشوي ايران و جهان طبق قوانين فدراسيون جهاني به دليل بالا رفتن سنش ديگر نمي‌تواند در رقابت‌هاي رسمي حضور پيدا كند و به همين دليل در مراسم افتتاحيه سومين دوره مسابقه‌هاي بين‌المللي جام پارس در كيش از دنياي قهرماني خداحافظي كرد تا جاي خود را به يك سانداكار جوان‌تر در تيم ملي بدهد.

حسين اوجاقي در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) شركت كرد كه متن آن را در زير مي‌خوانيد:

* چرا از دنياي قهرماني كنار رفتيد؟

ـ طبق قوانين فدراسيون جهاني كساني كه سن بيش از 35 سال داشته باشند ديگر مجاز به شركت در مسابقه‌هاي رسمي جهاني و آسيايي نيستند. در واقع قوانين دليل خداحافظي من از دنياي قهرماني است. البته من فقط از مسابقه‌هايي كه تنها تيم ملي مجاز به شركت در آن است كنار رفتم اما همچنان مي‌خواهم در تورنمنت‌هاي معتبر و رقابت‌هاي جايزه بزرگ حضور داشته باشم. البته اگر شرايط خوبي داشته باشم و از كشورهاي ميزبان برايم دعوتنامه ارسال شود.

* قبلا گفته بوديد كه كنار رفتن از دنياي قهرماني نوعي مرگ محسوب مي‌شود.

ـ هميشه مي‌دانستم اين روز مي‌رسد. ولي چون درگير كسب مدال و قهرماني بودم، باورم نمي‌شد كه براي خودم هم اتفاق بيفتد. هيچ كس فكر نمي‌كند خودش هم ممكن است بميرد. احساسي كه در ذهنم وجود داشت و هميشه آن را مي‌شنيدم در زمان خداحافظي‌ام نداشتم. البته اين را مديون شرايط خوب حاكم در فدراسيون ووشو هستم. از دنياي قهرماني كه رفتم وارد عرصه‌اي شدم كه انرژي بيشتري به من داد. احساس مي‌كنم اين شرايط به دليل نوع مديريت رييس فدراسيون حاكم شده كه نه تنها براي من است بلكه براي آقايان جعفري، شعباني و... هم فراهم شده است. به شعباني پيشنهاد شده از سال آينده مربي تيم جوانان باشد.

* قهرمانان هميشه از خداحافظي مي‌ترسند، نمي‌ترسيد كه فراموش شويد؟

ـ خوشبختانه مديريت فدراسيون از تجربيات قهرمانان به نفع ووشو استفاده مي‌كند. ما به دست فراموشي سپرده نشديم از اين مساله بسيار خوشحالم. به ما بها داده شد. از فدراسيون متشكرم. خوشحالم كه مانند بسياري از ورزشكاران فوتبال، كشتي و... بعد از خداحافظي درگير مشكلات روحي ـ رواني و انزوا نمي‌شوم. متاسفانه برخي از ورزشكاران مرگ مغزي مي‌شوند، فقط نفس مي‌كشند ولي ديگر روحيه و انگيزه‌اي ندارند. روح‌شان از بين مي‌رود و تنها مي‌شوند. حقيقت اين است كه من هم دوست ندارم از دنياي قهرماني خداحافظي كنم. من فقط از حضور در تيم ملي خداحافظي كردم و در واقع از حضور در مسابقه‌هاي رسمي محروم شدم.

* از اين پس در ووشو چه فعاليتي خواهيد داشت؟ آيا كنار مي‌رويد يا همكاري‌تان ادامه‌دار است؟

ـ فعلا مدير فني تيم‌هاي ملي هستم. شرايط براي من اهميت زيادي دارد. اگر بتوانم به تيم ملي كمك كنم و در قالب يك تيم بخشي از كار گروهي را انجام دهم و بتوانم باعث پيشرفت باشم، مي‌مانم. خوشبختانه اكنون اين شرايط وجود دارد و مثمر ثمر هستم. اگر شرايط برايم مطلوب نباشد و در واقع در فدراسيون شاهد هرج و مرج باشيم و بر حسب شايسته‌سالاري كارها انجام نشود، ديگر تمايلي به ادامه فعاليت ندارم. اكنون شرايط مساعد است و دوست دارم به تيم كشورم كمك كنم.

* شما شناسنامه ووشو هستيد. ووشو چگونه به اينجا رسيد؟

ـ در آغاز فعاليت ووشو فقط يكي از رشته‌هاي زيرمجموعه فدراسيون ورزش‌هاي رزمي بود. البته از آنجايي كه ووشو بيشتر اعزام داشت، توجه نسبتا خوبي به آن مي‌شد. تشكيلات ساير رشته‌ها در حد ووشو نبود. البته آن زمان سازمان تربيت بدني خيلي به فدراسيون ورزش‌هاي رزمي بها نمي‌داد، چه برسد به ووشو. ووشو بعد از سال‌ها به خاطر موفقيت در بازي‌هاي آسيايي بويژه بوسان كره توجه سازمان تربيت بدني و كميته ملي المپيك را به خود معطوف كرد و از آنجايي كه همه كشورها فدراسيون ووشوي مستقل داشتند و تشكيلات فدراسيون جهاني هم وجود داشت، در سال 83 فدراسيون ما هم در ايران تاسيس شد. بهزاد كتيرايي اولين رييس فدراسيون بود. فعاليت او يك سال طول كشيد كه آن سال هم سال بدي نبود. بعد از يك سال به خاطر مشكلاتي كه وجود داشت، ولي‌زاده به فدراسيون آمد.

* چرا در دوحه موفق نبوديم؟

ـ وقتي فدراسيون تشكيل نشده بود، ما موفقيت‌هاي خوبي داشتيم بنابراين انتظار مي‌رفت با تشكيل فدراسيون پيشرفت‌ها در بعد نرم‌افزاري، سخت‌افزاري و نتيجه‌گرايي بيشتر شود. متاسفانه در زمان ولي‌زاده به خاطر مشكلاتي كه وجود داشت ما افت محسوسي كرديم. حتي نيروهاي انساني هم حاضر به همكاري با فدراسيون نبودند. نتيجه‌اش را هم در دوحه ديديم.

* پس چه شد كه دوباره ووشو روي غلطك افتاد؟

ـ اهالي ووشو زمان ولي‌زاده پراكنده شده بودند. وقتي علي‌نژاد به فدراسيون آمد، هرچند كار سختي بود و اعتبار رشته ما زير سوال رفته بود ولي با همت مضاعف توانست خانواده ووشو را دور هم جمع كند و به همين دليل سير صعودي حاكم شد.

* ووشو در گوانگ‌جو بيش از حد انتظار ظاهر شد و عملكرد قابل قبولي داشت. دلايل اين موفقيت را چه مي‌دانيد؟

ـ پيشرفت ما فقط مدال‌آوري نبود. مدال‌آوري ويترين كار ما است. عملكرد ما بسيار خوب بود. در كنار اين مدال‌آوري همه مسائل فدراسيون پيشرفت كرده بود. جايگاه بين‌المللي،‌ اشاعه ووشو در كشور، قانع كردن مسئولان براي توجه به اين رشته، امكانات سخت‌افزاري و نرم‌افزاري، حضور مربيان و داشتن سالن اختصاصي، همه از دلايل پيشرفت‌ ووشو در سال‌هاي گذشته‌اند. در بحث تيم ملي هم ما شاهد پيشرفت زيادي هستيم. نگاه مديريت فدراسيون از ابتدا بلندمدت و به بازي‌هاي آسيايي گوانگ‌جو بود. اين هدف از ابتدا وجود داشت. ما مي‌دانستيم كه در بازي‌هاي آسيايي گوانگ‌جو بايد بر روي سبك‌وزن‌ها سرمايه‌گذاري كنيم، براي همين آنها را به مسابقه‌هاي متعدد فرستاديم. در رشته تالو و بخش بانوان سرمايه‌گذاري كرديم. فدراسيون اجازه داد آنها پا به عرصه بگذارند. امكانات براي همه يكسان شد. قبلا پتانسيل‌هايي وجود داشت كه از آنها استفاده نمي‌شد. در واقع ما اشباع نشده بوديم. علي‌نژاد نقاط ضعف و قوت را شناخت و از ظرفيت‌ها استفاده بهينه كرد. در واقع ووشو استعدادهايش را شناخت، برنامه‌ريزي كرد و بعد كار گروهي انجام داد. ما شرح وظايف داشتيم، كسي به هيچ عنوان اجازه دخالت در كار ديگري را نداشت. همه اعتقادي پاي كار ايستادند. ما مشكلاتي داشتيم ولي درون تيم ملي آنها را مديريت كرديم و اجازه نداديم تا كسي ضربه بخورد. در واقع يكدلي و هماهنگي ميان ورزشكاران، مربيان و مديريت فدراسيون نتيجه داد.

* آقاي اوجاقي ووشو به شما چه داد؟

ـ هميشه زماني كه قهرماني كشتي‌گيران و ورزشكاران ايراني از جمله خادم و عباس جديدي را مي‌ديدم احساس بسيار خوبي پيدا مي‌كردم. هميشه دوست داشتم جاي آنها باشم و اين احساس خوب را براي مردم كشورم ايجاد كنم. ووشو اين فرصت را برايم ايجاد كرد. من جواني‌ام را وقف ووشو كردم و در عوض اين رشته هم باعث شد كه افتخاراتي كسب كنم و حس خوب غرور را به عنوان يك ايراني در ميان مردمم ايجاد كنم.

* با توجه به عناوين متعددي كه در ميادين جهاني داشتيد، آيا پيشنهاد مربي‌گري از كشورهاي خارجي به شما شده بود؟

ـ وقتي براي اولين بار مدال گرفتم پيشنهادها برايم جذابيت نداشت. من به جايي رسيدم كه از همه مسابقه‌ها مدال داشتم. بعد به فكر ركوردشكني بودم تا تعداد مدال‌هايم در تاريخ ووشو به ثبت برسد. اگر به كشور ديگري مي‌رفتم نمي‌توانستم ركوردشكن باشم. من 6 مدال جهاني، 5 مدال آسيايي و 5 مدال از رقابت‌هاي جام جهاني دارم كه براي داشتن همه آنها احساس افتخار مي‌كنم. البته پيشنهاد هم داشتم. چند سال قبل از كشور آمريكا دو سال پياپي دعوتنامه داشتم ولي دوست داشتم كه خودم در اوج قهرماني باشم، به همين دليل به اين كشور نرفتم. پس از آن هم پيشنهاداتي از كشور ژاپن بود كه مي‌خواستند در مسائل فني و مربي‌گري به آنها كمك كنم. حتي با آنها مذاكره هم داشتيم كه من نپذيرفتم و به آنجا نرفتم.

* بزرگ‌ترين آرزويت براي ووشوي ايران چيست؟

ـ ما در حال حاضر از دانش مربيان چيني استفاده مي‌كنيم. من به عنوان كسي كه در ووشو خيلي زحمت كشيدم و از ابتدا جزو اين خانواده بودم مي‌خواهم روزي برسد كه دانش مربيان چيني را بگيريم و خودمان راه را ادامه دهيم تا قهرمان جهان شويم. من به همراه چند مربي در كنار مربيان چيني كار مي‌كنيم. دوست دارم آنقدر به ووشو كمك كنم كه به قهرماني جهان برسيم. من تاكنون مدال‌آور بوده‌ام ولي اكنون مي‌خواهم آنقدر به كشورم كمك كنم تا در يك سال به جاي يك مدال خودم، چهار مداليست داشته باشيم. انگيزه‌ام اين است كه در ايران بمانم و به رشد ووشو كمك كنم. ووشو در همه دنيا سير صعودي دارد. همه تيم‌ها به دنبال اين هستند كه بيشتر سرمايه‌گذاري كنند. شرايط براي همكاري‌ام با كشورهاي مختلف فراهم است ولي تمايل خودم كمك به ايران است. خوشبختانه اكنون شرايط فدراسيون مطلوب است و من از همكاري با آنها احساس خوبي دارم.

* زماني كه شما ووشو را شروع كرديد، با چه امكاناتي توانستيد افتخارات بزرگي در جهان به دست بياوريد؟

ـ من بدون هيچ هدفي در روز دو نوبت تمرين مي‌كردم. آن زمان همه هدف‌ها شخصي بود. هيچ مسابقه‌اي وجود نداشت فقط مي‌دانستم كه مثلا سال آينده مسابقه‌هاي قهرماني كشوري دارم. به خدا ما شرايط خوبي نداشتيم. وقتي آدم به تنهايي براي خودش برنامه‌ريزي كند خيلي سخت است. من برنامه شخصي داشتم. براي مسابقه‌هاي قهرماني كشوري چهار ماه براي خودم اردو مي‌گذاشتم. دنبال برنامه غذايي بودم و به مادرم مي‌گفتم كه چه غذاهايي برايم بپزد. الان همه چيز حاضر و آماده است. اگر ورزشكاران مدال مي‌آورند شرايط برايشان مساعد است. اگر مدال نگيرند كم‌كاري كرده‌اند. مربيان ما در 5 سال اول حتي عنوان قهرماني نداشتند و اين يك ضعف بزرگ بود. در سال 2002 محمد جعفري مربي شد. بعد از آن هم ميرميران، شعباني و نوروزي به جمع مربيان اضافه شدند. رفته رفته شرايط بهتر شد.

* آيا با خداحافظي شما در رقابت‌هاي سنگين وزن خلائي پيش مي‌آيد؟

ـ در سال‌هاي اوليه فعاليت ووشو دو سه نفر بوديم كه تمرين داشتيم. بعد از 4 ـ 5 سال شعباني و نوروزي از سال 2001 به ما اضافه شدند و مدال جهاني گرفتند. آن زمان اگر اوجاقي نامي نبود، آن وزن خالي مي‌ماند ولي اكنون اين طور نيست و در هر وزن ما دو سه ورزشكار خوب داريم كه از نظر فني به هم نزديك هستند. ديگر شرايط به گونه‌اي نيست كه اگر يك نفر نباشد، جايش در تيم ملي خالي بماند. البته نسل طلايي تقريبا در ووشو هست ولي مثل قبل نيست.

* سير حركتي ووشو از اين پس بايد به چه صورت باشد؟

ـ ما بايد سريع‌تر حركت كنيم. در فرهنگ و سيستم ورزش كشورهاي ديگر حركت سريع وجود دارد، ما هم حرفه‌اي هستيم ولي محدوديت‌هايي داريم كه ساير كشورها ندارند. بايد در محدوده خودمان بيشتر تلاش كنيم تا عقب‌افتادگي‌ها را جبران كنيم.

* و اما حرف آخر...

ـ من حرف آخر ندارم چرا كه مي‌خواهم همچنان در ووشو حرف بزنم.






نظرات:




گزارش تخلف
بعدی