حاشیه های علی کریمی
با ناصر ابراهيمي
پيرمرد هيچي بلد نيست!
ستاره كرجي فوتبال ايران بعد از يك جنجال درست و حسابي در مسابقه سالني استقلال و فتح، به عضويت پرسپوليس درآمده است. سالها، سالهاي اقتدار علي پروين و گروهش به حساب ميآيد. حرف سلطان، فصل الخطاب است و هيچ كس حق نتق كشيدن ندارد. با اين همه ستاره جوان تيم قهرمان ايران همه چيز را به هم ميريزد و طي گفتوگويي با روزنامه صبح ورزش در خردادماه 78، كيفيت فني پايين تيم پروين را زير سوال ميبرد! هضم اين موضوع براي سلطان غيرممكن است، به ويژه از آن جهت كه كريمي در مصاحبه كمنظيرش آشكارا از ناصر ابراهيمي نام برده و او را يكي از عوامل بد بازي كردن پرسپوليس ناميده است. پروين جوش ميآورد و كريمي را به طور موقت اخراج ميكند. ستاره جوان اما در رختكن تيم از سلطان عذرخواهي ميكند و به تمرينات باز ميگردد.
با استقلال
گلي كه كارنامهاش را زيرورو كرد
اين گل نقطه عطف كارنامه علي كريمي محسوب ميشود. روز نهم ديماه 79 است و داربي حساس پايتخت از راه رسيده. بازي رفت دو تيم با بيانضباطيهاي مكرر فدراسيون وقت تا اوايل زمستان به تعويق افتاده و علاوه بر حساسيت جدولي، حضور مهدي هاشمينسب در استقلال نيز بر التهابهاي اين رقابت افزوده است. بازي چنان هيجاني دارد كه ورزشگاه آزادي راس ساعت 9 مملو از تماشاگر ميشود. اين مسابقه اتفاقا، يكي از درخشانترين بازيهاي كريمي است. ستار همداني را براي مهار او گماردهاند، اما جادوگر چنان بلايي بر سر اين بازيكن آذري- كه دست بر قضا آكتور اول حضور جنجالي هاشمينسب در استقلال هم بود- ميآورد كه صبح روز بعد يك روزنامه ورزشي تيتر ميزند «دريبلهاي كريمي گفت: ستار مدافع نيست!» نيمه اول پر از تنش، اما بدون گل به پايان ميرسد تا اينكه با آغاز وقت دوم يكي از همان استارتهاي انفجاري كريمي باعث گرفتن يك خطاي پنالتي ميشود. گل بهروز رهبريفر را محمد نوازي پاسخ ميدهد تا در حوالي دقيقه 87 و درست همان جايي كه همه آماده ترك ورزشگاه ميشوند، زلزله رخ بدهد. يك توپ سرگردان از جناح چپ روي دروازه پرسپوليس ارسال ميشود، عابدزاده موقع خروج ليز ميخورد و مهدي هاشمينسب با يك ضربه سر تير خلاص را به شقيقه پرسپوليس شليك ميكند. ضلع شمالي آزادي را ماتم گرفته است. همه آماده شنيدن سوت پايان داور كرهاي هستند كه ناگهان اوت علي انصاريان با دخالت افشين پيرواني جلوي پاي كريمي ميافتد. جادوگر سرخ هم در كمال خونسردي با يك ضربه قيچي چنان گلي به استقلال ميزند كه تصويرش تا مدتها از ذهن دوآتشهها پاك نخواهد شد. هواداران پرسپوليس به مرز انفجار رسيدهاند و محبوبيت آقاي شماره 8 به شكل غريبي افزايش يافته است.اين گل زيبا، پروسه سوپراستار شدن كريمي را تسريع كرد.
با علي دايي
... و شهريار در آغوش خدا
بدون ترديد جنجاليترين مصاحبه ژورناليسم ورزشي در ايران، برازنده مصاحبهاي است كه بهار 85 علي كريمي با هفته نامه تماشاگران كرد. در اتمسفر بسته فوتبال ايران،جادوگر چنان نطق آتشيني به خبرنگاران بهتزده تماشاگران تحويل داد كه اجزايش هنوز مورد استفاده روزنامهنگاران است. معروفترين جمله آن مصاحبه اين بود كه كريمي با انتقاد از نحوه بازي شماره 10 تيم ملي، اعلام كرده بود:«دايي را خدا بغل كرده است!» علاوه بر اين، وي در تشريح گلهاي دايي عقيدهاش را خيلي شفاف گفت:«توپ به قلم بندش ميخورد و گل ميشود!» در فرازي ديگر از اين مصاحبه تاريخي، كريمي جهت عكس جريان آب شنا ميكند و برخلاف رسم آن روزها كه همه ستارهها از نوع قراردادهاي عابديني ابراز رضايت مي كردند، يك جمله عجيب ميگويد:«خوشحالم كه يك ريال از قراردادم به عابديني نرسيد!»
در امارات
وقتي وينفردشفر هنگ كرد!
اواسط سال 80 است و علي كريمي در لباس الاهلي امارات فصلي از زيباترين نمايشهايش را به معرض ديد ميگذارد. محبوبيت او در دوبي غيرقابل توصيف است. در ورزشگاه خانگي الاهلي آژيري تعبيه شده فقط به اين منظور كه هر وقت علي كريمي پا به توپ شد، به صدا در بيايد! شاگردان وينفرد شفر با جديت در حال تمرين هستند و علي كريمي هم به سبك خودش و با آن بيتفاوتي عجيب و منحصر به فردش در انتهاي صف آرام ميدويد. همه چيز منظم به نظر ميرسد تا اينكه ناگهان علي كريمي از حركت باز ميايستد و دويدن را رها كند. اولين حدس، مصدوميت است، اما او دستش را وارد شورت ورزشياش ميكند و با خونسردي باور نكردني خود، موبايلش را بيرون ميآورد و شروع به حرف زدن ميكند! فكر ميكنيد واكنش شفر حيرت زده چيست؟ فقط تماشا ميكند؛ همين!
در ايرلند
جشن تولد؟ خوابم ميآد!
در مورد بيتفاوتيهاي كريمي داستانهاي فراواني نقل ميشود. مدير برنامههاي جادوگر در مصاحبهاي اذعان كرده بود هنگام برگزاري فينال جامجهاني، او در حال تماشاي سريال زير آسمان شهر بوده است! كريمي بارها در مصاحبهها و يا گفتوگوهاي خصوصياش اعلام كرده بود كه اگر به ثروت كافي از راه فوتبال دست پيدا كند، اين رشته ورزشي را در اوج جواني رها خواهد كرد، هرچند اطرافيانش نگذاشتند اين كار را بكند! در يكي ديگر از همين بيعلاقگيهاي عجيب، آبان ماه 80 و در شرايطي كه تيم ملي در اردوي ايرلند براي انجام بازي رفت پليآف راهيابي به جام جهاني 2002 به سر ميبرد، ايرانيان مقيم اين كشور تدارك جشن وسيعي را براي تولد كريمي ديدند. انواع و اقسام هدايا به علاوه يك كيك بزرگ آماده بود.همه در طبقه همكف جمع شده بودند و منتظر كريمي بودند، اما جالب اينكه ستاره فوقالعاده، در طبقه فوقاني روي تختش دراز كشيده بود و در پاسخ به اصرار مسوولان و بازيكنان تيم، فقط يك جمله به زبان ميآورد:«خوابم ميآد!» سرانجام با هر زحمتي بود، شماره هشت جادويي را راضي كردند تا در مراسم حاضر شود، اما در راهپلهها در گوش يكي از همبازيهايش، احساسش را در مورد اين همه شور و هيجان گفت:«راستش نميفهمم اين كارها يعني چه!» البته اين اولين نوع از اين قسم واكنشها نبود. كريمي بعدتر هم كه مرد سال فوتبال آسيا شده بود، پايين سن در پاسخ به پرسشهاي كليشهاي خبرنگاران، با به زبان آوردن اين جمله كه «هيچ احساس خاصي ندارم»، همه آنها را شوكه كرده بود!
خشم فرانچسكو!
يكي از برشهاي بيبديل تكنيك علي كريمي، به مصاف دوستانه ايران و تيم باشگاهي رم ايتاليا مربوط ميشود. در جريان اين بازي تداركاتي، شماره هشت تكرار نشدني كشورمان در اوايل مسابقه يك توپ را تصاحب كرد و ستارههاي گرانبهاي تيم ايتاليايي را با يك حركت مارپيچي ديدني جا گذاشت. جادوگر پس از دريبل چهار، پنج بازيكن رمي، شليك سهمگيني را روانه دروازه ميزبان كرد كه با بد اقبالي به تير دروازه حريف خورد! اين حركت چنان بازيكنان رم را در هم آشفت كه چند دقيقه بعد، كاپيتان توتي پس از از دست دادن يك موقعيت مناسب گلزني، از شدت عصبانيت با لگد تير دروازه كشورمان را هدف قرار داد! بازيكنان رم گمان نميكردند تيم ما حرفي براي گفتن داشته باشد، اما حركت ويرانگر كريمي، حساب كار را دستشان داد!
با نمايندگان اتلتيكو مادريد
بهت لژيونرها
اواخر دوران حضور علي كريمي در پرسپوليس، مشتريهاي دست به نقد زيادي در اروپا براي او پيدا شده بود. با اين همه، جادوگر ترجيح ميدهد خيلي از خانوادهاش دور نشود. در جريان مرحله گروهي مسابقات جام باشگاههاي آسيا در اسفندماه سال 79، پرسپوليس در تهران ميزبان الهلال و الاتحاد عربستان و نيز ايرتيش پاولدار قزاقستان بود. سرخپوشان پس از مساوي برابر قزاقها و الاتحاديها، چارهاي غير از پيروزي بر الهلال نداشتند. دست بر قضا نمايندگان باشگاه اتلتيكو مادريد نيز در ورزشگاه آزادي حاضر شده بودند تا نمايش علي كريمي را زيرنظر بگيرند و اتفاقا اين، يكي از نمايشهاي دلپذير جادوگر بود. وقتي در اواخر نيمه اول شماره هشت استثنايي توپ را گرفت و با حركت تماشايي عرضياش چند مدافع را جا گذاشت تا كار را به تساوي بكشاند، حسي مركب از ذوق و حيرت نمايندگان تيم اسپانيايي را فرا گرفت، اما افسوس كه جادوگر سوداي اروپايي شدن نداشت!
بي حسي تاريخي!
در دوران حضور علي كريمي در الاهلي امارات، براي او معلم زبان انگليسي گرفته بودند تا به ادبيات جهاني آشنا شود و گام بلندي در مسير حرفهاياش بردارد. با اين اوصاف نقل است كه او معمولا ابتداي تايم كلاسهاي خصوصياش را خواب بوده و معلم بخت برگشته كه اطلاعي از موقعيت شاگردش نداشت، مجبور ميشده دقايق طولاني را در انتظار كريمي به سر ببرد. ابوالفضل جلالي ميگويد در يكي از روزهايي كه عكس و خبر كريمي به تيتر اول همه روزنامههاي ورزشي ايران تبديل شده بود، وي آنها را براي مطالعه كريمي تهيه كرده و روي ميزش ريخته بود. طبق معمول معلم آمده و پس از چند دقيقه انتظار، كريمي آماده شروع كلاس شد. استاد زبان انگليسي كه اين فرصت كوتاه با سردرگمي وحيرت عكس شاگردش را روي جلد روزنامهها ورانداز كرده بود،انتظار عكسالعمل فوقالعادهاي از كريمي داشت، اما شاگرد او ... دريغ از يك نگاه ساده!
خداحافظ تيم ملي
اواسط سال گذشته بود كه علي كريمي در وصف فدراسيون فوتبال فعلي، از آن جمله تاريخي استفاده كرد:«اين ضعيفترين فدراسيون فوتبال در ده سال اخير است!» جمله جادوگر آرام، شوك عجيبي را به بدنه فدراسيون فوتبال وارد آورد، تا جايي كه متوليان مربوطه حكم به اخراج او دادند. كريمي اما حرفش را پس نگرفت و بعد از اندكي كش و قوس، سرانجام همه چيز به تصميم دايي منوط شد. شهريار هم كه در دوران جامجهاني بدون اسم بردن از شخص خاصي، عدهاي را به نگاه كردن در چشم او و پاس ندادن به وي متهم كرده بود، رسما اعلام كرد كريمي را نميخواهد. ستاره فوتبال ايران كه با يك قرارداد گرانقيمت به عضويت السيليه قطر در آمده بود، پس از شنيدن اظهارات دايي مصمم شد مچ او را بخواباند. اين چنين بود كه به پرسپوليس برگشت و با علم به فشار هواداران پرشمار اين تيم، بازيهايش را آغاز كرد. اين يكي از معدود دفعاتي بود كه جادوگر صاحب انگيزه شده بود، بنابراين در هفتههاي ابتدايي حضورش در جمع سرخپوشان، سنگ تمام گذاشت و چندين گل زيبا به ثمر رساند. علي دايي به تدريج متوجه شد با اتمسفر فعلي، ادامه جنگ به نفع او نيست. بنابراين وي را به تيم ملي فرا خواند، اما كريمي بعد از بازي رفت پرسپوليس- ابومسلم، از حضور در اردوي تيم ملي امتناع كرد. جدلها تا بازي پرسپوليس و سپاهان ادامه داشت، تا اينكه در نهايت و بين دو نيمه بازي مزبور، طي اتفاقي عجيب و بيسابقه، دايي را به زور وارد راهروهاي زمين شماره يك آزادي كردند تا با كريمي آشتي كند. گرچه جادوگر برخلاف ميلش تن به روبوسي با سرمربي تيم ملي داد، اما صراحتا اعلام كرد دعوت او را نخواهد پذيرفت. بعد از پايان دوران حضور دايي در تيم ملي، قطبي كريمي را به تيم ملي دعوت كرد و جادوگر در كمال تعجب به اين دعوت لبيك گفت تا اتفاقات اردوي اتريش رخ داد و باعث خداحافظي او از تيم ملي -شايد براي هميشه- شد.
با عباس انصاريفرد
مديران پورسانت بگير!
داستان درگيري با حاج عباس هم از همان عصبانيتهاي مخصوص و عجيب علي كريمي بود. شماره هشت جادويي، در بحبوحه سردرگمي و نا به سامانيهاي پرسپوليس، ناگهان حاضر به گفتوگو با يك خبرگزاري شد و به شديدترين شكل ممكن عليه مديران تيم مصاحبه كرد. او آنها را به سوءمديريت و دلالي متهم نمود و به هيچوجه حاضر به پس گرفتن حرفهايش نشد. وقتي بعد از بازي پرسپوليس و پيام، به او خبر دادند عباس انصاريفرد حكم اخراج وي را صادر كرده است، گفت:«براي فوتبالي كه انصاريفرد مدير آن است، متاسفم!» جادوگر البته كماكان روي مواضعش باقي ماند، هر چند كه در آستانه داربي پايتخت، با وساطت اطرافيان تيم حاضر به تحمل آشتي مصلحتي ديگر هم شد و روي عباس انصاريفرد را بوسيد!
با آجورلو
اين مديريت جواب نميدهد!
اگر چه از قبل هم پيشبيني ميشد آب علي كريمي و آجورلو در يك جوي نرود، اما شايد كمتر كسي ميتوانست حدس بزند جدايي آنها از هم چنين شكل جنجالي و عجيبي داشته باشد. بعد از مصاحبه تند جادوگر - به سبك خودش- عليه مديريت فعلي استيلآذين و بيان اين اظهارنظر عجيب كه «اگر مهريزي بود، شايد قهرمان ميشديم» عوامل مديريتي در باشگاه استيلآذين به موضوع واكنش نشان دادند و با انتشار بيانيهاي عجيب و غير مرتبط،عذر جادوگر را خواستند. به اين ترتيب، در همين ابتداي راه يكي از مدعيان اصلي قهرماني وارد يك بحران بزرگ شد. به اين ترتيب كه فعلا آينده مديريتي استيلآذين به مخاطره افتاده؛ به ويژه با توجه به حمايت بازيكنان اين تيم از كريمي كه همه چيز را در هالهاي از ابهام قرار داده است.
علي كريمي از استيلآذين اخراج شد...
در پي خبرهايي كه ديروز سايتها و خبرنگاران اعلام كردند، ناگهان سايت رسمي باشگاه استيلآذين با تاييد اين خبر، بيانيهاي را نيز در اين مورد منتشر كرد.
به دليل روزهخواري
استيلآذينيها گاهي سياستهاي عجيبي به كار ميگيرند، به جاي اعلام شجاعانه دليل اخراج علي كريمي و ارتباط آن با اختلاف اين بازيكن با مديرعامل باشگاه، به طرز عجيبي بحث روزهخواري اين بازيكن را پيش ميكشند. بدون شك فعل روزهخواري از سوي هر مسلماني كار ناپسندي است، ولي نكته عجيب جايي است كه حتي نزديكان باشگاه ليستي از بازيكنان روزهخوار اين تيم را در اختيار برخي مديران تيم قرار دادهاند. در بخش اول بيانيه باشگاه استيلآذين درباره اخراج كريمي آمده است: «باشگاه استيلآذين وظيفه خود ميداند در مقابل عدم تكليف در اجراي مقررات و حرمتشكني و تظاهر به روزهخواري آقاي علي كريمي و عدم رعايت شئونات ماه مبارك رمضان در جريان تمرين به وظيفه ديني و قانوني خود عمل كرده و اخراج اين بازيكن را اعلام كند.»
استيلآذينيها به جاي اينكه به نحوي آبي روي آتش بريزند و مانع درگيري و اختلاف كريمي با ديگران شوند، پاي مسوولان فدراسيون و ديگر مسايل را نيز پيش ميكشند تا با قوي كردن سمبه مخالفان جادوگر به نحوي آب پاكي را روي دست كريمي بريزند: «تعظيم شعائر الهي و حرمت نهادن به مقدسات دين مبين اسلام در اولويت باشگاه فرهنگي - ورزشي استيلآذين قرار دارد و متاسفانه همين موضوع از جانب بازيكن مذكور رعايت نشده و او حتي با توهين به مسوولان فدراسيون فوتبال و مقررات، به تذكرات سرپرست تيم نيز اهميتي نداده و به اين تخلف اصرار كرده است! بيترديد آنچه در درجه بالاتري از عناوين و افتخارات ورزشي قرار دارد، ايستادگي و پافشاري بر مبناي دين مبين اسلام و اصول اخلاقي است كه موجب تعالي انسان ميشود. بيگمان نگاه ابزاري و هدفمحور به ورزش بدون لحاظ داشتن جنبههاي معرفتي، معنوي و انساني منجر به حاكميت اخلاق و معنويت در ورزش نميشود. از همينرو اميدواريم كه اقدام باشگاه استيلآذين در اولويت دادن به اصول اخلاقي تبديل به يك رويه در ورزش كشور شود و ورزش به فرموده امام خميني(ره) نه به عنوان يك هدف، بلكه به عنوان وسيلهاي در جهت نيل به تعالي تلقي شود.»
درودگر: بياطلاع هستم
در حالي كه باشگاه استيلآذين در بيانيهاش صحبت از تذكر سرپرست تيم فوتبال اين باشگاه به علي كريمي ميكند، صادق درودگر در گفتوگو با يكي از خبرگزاريها حرفهايي مطرح ميكند كه در بخشي با بيانيه باشگاه در تناقض است. درودگر نه تنها به كريمي اولتيماتوم نداده، بلكه از انتقادات او هم بيخبر است: «در مورد اظهار نظرهاي كريمي بياطلاع هستم. ما طي چند روز گذشته رسانهها و سايتها را نديديم! اول بايد تحقيق كنيم و اگر صحبتي بود، نظرمان را اعلام كنيم. البته در يك تيم هر كسي بايد در حد و اندازههايش صحبت كند و اختيارات بازيكن در چارچوب زمين تمرين و انجام بازي است نه صحبت كردن در مورد مالك و مدير باشگاه! اگر هم كريمي اين كار را انجام داده باشد، كار غلطي انجام شده است.»
علي كريمي مصاحبه نكرد
علي كريمي هميشه صحبتها و رفتار منحصر به فردي دارد. جادوگر فوتبال ايران پس از شنيدن خبر اخراجش از استيلآذين تبديل به يك بمب مهارنشدني ميشود، ولي همان خصوصيات دوستداشتني كريمي و ارتباط خوبش با حسين هدايتي، مالك باشگاه باعث شد تا از اين بمب آتش فقط يك جمله بشنويد: «دستشان درد نكند... لطف كردهاند!»
كريمي كه ميتواند با هر بار مصاحبه كردن ويرانهاي از خود به جاي بگذارد با همان لحن صريح از اتفاق اخير صحبت ميكند: «بعضي از آقايان دوست دارند كه من زير حرفهايم بزنم، ولي من چنين آدمي نيستم و هيچوقت حرفي كه زدم را تكذيب نكردم. تيم درست كردن و مديريت كردن فقط اين نيست كه بروند بازيكنان بزرگ بخرند. شرايط، امكانات، مسير و مديريت بايد طوري باشد كه تيم به موفقيت برسد. اما متاسفانه استيلآذين چنين شرايطي را ندارد و امروز ميبينيد ما چه مشكلاتي داريم. در مورد جذب بازيكنان و صحبتهاي ديگري كه ميشود هم حرفهاي زيادي براي گفتن دارم، ولي با توجه به شرايط تيم و دوستي كه با هدايتي دارم، ترجيح ميدهم فعلا حرفي نزنم.»
جادوگر به مالك باشگاه كه رفيقش است هشدار ميدهد: «اگر حرفي ميزنم از سر دلسوزي است. اين را هم ميدانم، هم بچهها و هم خود آقايان رييس باشگاه رفيق من است. به خاطر او خيلي جاها سكوت كردم و با جان و دل بازي كردم. اميدوارم هدايتي هرچه زودتر فكري كند تا مشكلات تيم برطرف شود. من به اسمها و پستها كاري ندارم. اما هدايتي بايد كسي را بياورد تا با ايجاد فضاي مناسب تيم را قهرمان كند. اين تيم براي قهرماني بسته شده بود و بايد كساني در آن حضور داشته باشند كه هدف اولشان همين موضوع باشد. كسب كردن قهرماني كار راحتي نيست و آقايان بايد اين را بدانند.»
كريمي كه موثرترين بازيكن ليگ نهم بود، در فصل گذشته به خاطر دوستي با هدايتي و مشكلاتي كه با سرمربي پرسپوليس داشت، قيد اين تيم بزرگ و مردمي را زد. شنيدن اين قسمت از صحبتهاي كريمي، خيليها را ياد هواداران پرسپوليس و علاقه آنها به جادوگر مياندازد: «اگر هدايتي روي حرفش باشد و به دنبال قهرماني بگردد، بايد فكري بكند. هدايتي انسان دلسوز و مهرباني است. در اين بيپولي و شرايط سخت از جيب خودش براي فوتبال خرج ميكند. اما همه اينها دليل و تضمين نميشود كه او به موفقيت برسد. هدايتي بايد مديرعاملي را به اين تيم بياورد كه بتواند ضعفها را برطرف كند. مگر ميشود هر كاري را به زور انجام داد؟ مگر ميشود تماشاگر را با اجبار و وعده كيك و سانديس به ورزشگاهها آورد؟ اينها مثال است و خودتان بهتر ميدانيد كه چه اتفاقاتي ميافتد. اميدوارم مديريت روي اين مثالها جديتر و بيشتر فكر كند!» ماجراي اخراج علي كريمي از استيلآذين در شرايطي اتفاق افتاد كه او در ديدار با استقلال در پست غيرتخصصي (مدافع مياني) حاضر شد و اتفاقا جزو خوبهاي استيل بود: «خيليها گفتند كه در پست غيرتخصصي بازي نكن! گفتند تو بايد جلو باشي و براي حمله بازي كني. اما شرايط تيم طوري بود كه مجبور شدم از پست خودم دور شوم و به دفاع مياني بروم. من بازيكن حرفهاي هستم و چون تيم به من در پست دفاع نياز داشت، تغيير پست دادم. سرمربي تيم از من خواست جايم را تغيير دهم. بارها گفتهام و باز هم ميگويم كه با حضور در پست دفاع مشكل ندارم. سرمربي هر چيزي بگويد، من هم ميپذيرم.»
شائبه در دليل اخراج
مهمترين سوالي كه كريمي به آن جواب نداد به بحث بيانيه باشگاه استيلآذين مربوط ميشد. كريمي شنبهشب براي استيلآذين بازي كرد و صبح يكشنبه و پس از اختلافات او با مديران باشگاه بود كه بحث روزهخواري و اخراج او مطرح شد! اگر مشكل كريمي روزهخواري بوده، پس چرا او مقابل استقلال بازي كرده و اگر مشكل جاي ديگري بوده، پس چرا بحث به ماجراي روزهخواري كشيده ميشود و ناگهان صبح يكشنبه اعلام ميشود كه كريمي... شماره هشت پس از شنيدن اين ابهامها فقط لبخند تلخي ميزند: «اي آقا... چه ميگوييد؟! اصلا چرا اين سوالها را از من ميپرسيد... اينها را از آقايان بپرسيد!»
توجيه شايد اين باشد كه كريمي از بعد مسابقه با استقلال تا صبح ديروز روزهخواري كرده كه آن هم غيرممكن است.
با توجه به حمایتهایی که از علی کریمی میشود، آیا او به استیلآذین بازخواهد گشت؟
به قول حشمت مهاجرانی، کریمی همانطور که در زمین مسابقه غیر قابل مهار است، خارج از زمین هم به سختی مهار میشود. اخلاق علی کریمی و بازی او وجه تشابه زیادی با هم ندارند. کریمی بازیکن بزرگ و خوبی است اما کارنامه او نشان میدهد که اخلاق خیلی خوبی ندارد.
علی کریمی البته که بازیکن بزرگی است و طرفداران زیادی دارد، اما درگیریها و حاشیههایی در فوتبال ایران داشته که نشان میدهد نمیتواند رفتار خود را مثل توپی که در زمین فوتبال زیر پایش دارد کنترل کند. او در طول سالهایی که به سطح اول فوتبال ایران رسیده بارها و بارها با مسئولان تیم ملی و باشگاه خود درگیر شده و به مشکل خورده است.
آخرین درگیری او با مدیرعامل باشگاه استیلآذین است. کریمی که از همان روزهای ابتدایی فصل نیز گفته میشد مشکلاتی با مصطفی آجرلو دارد، پس از چند ماه انکار کردن اختلافات خود با مدیرعامل، سرانجام اختلاف خود را به وضوح نشان داد و علیه مصطفی آجرلو مصاحبه کرد. او البته مدعی است که اختلافاتش با مدیریت باشگاه استیلآذین از آنجا شروع شده که از جنس پیراهنهای تیم انتقاد کرده و همین باعث شده مدیریت باشگاه از دست او ناراحت شود.
به هر حال این درگیری بحث اول فوتبال ایران در دو سه روز گذشته بوده و ضمن اینکه خیلیها معتقدند کریمی نباید علیه مدیریت تیم مصاحبه میکرد، هنوز هم خیلیها طرف علی کریمی را میگیرند و از او حمایت میکنند. تا حالا که غیر از یکی از اعضای هیات مدیره استیلآذین، هر کسی از بیرون به این ماجرا نگاه کرده و در مورد این اتفاقات صحبت کرده، طرف علی کریمی را گرفته است. آیا این حمایتها باعث بازگشت ستاره محبوب استیلآذین به این تیم میشود؟
جنجالهای معروف علی کریمی
تاریخ |
شرح حاشیه |
تبعات حاشیه |
خرداد ماه 1388 بازیهای مقدماتی جام جهانی 2010 |
علی کریمی پیش از برگزاری بازی ایران با کره جنوبی در سئول، با مهدی تاج که به عنوان نماینده فدراسیون فوتبال به سئول رفته بود درگیری لفظی شدیدی پیدا کرد . او را عامل اتفاقات مهم این بازی می دانند که بازتاب بسیاری در رسانه های جهان داشت. |
قطبی پس از ازی در نامه ای اعلام کرد که از تیم ملی خداحافظی می کند و دیگر نمی خواهد جایی در تیم ملی داشته باشد. |
اردیبهشت 1387 اردوی آماده سازی تیم ملی برای مقدماتی جام جهانی 2010 |
مصاحبه تند علی کریمی علیه فدراسیون فوتبال سبب اخراج او از اردوی تیم ملی شد. اگرچه دایی آن روز در اردو نبود اما پس از این اختلاف این دو دوباره تازه شد. |
پس از این درگیری، دایی دیگر علی کریمی را به اردوی تیم ملی دعوت نکرد. |
خرداد ماه 1385 جام جهانی 2006 آلمان |
علی کریمی در جریان بازی با پرتغال تعویض شد و وقتی از زمین مسابقه بیرون رفت، در اقدامی عجیب لگد محکمی به ساک پزشک تیم ملی زد. |
برانکو سرمربی وقت تیم ملی پس از این اتفاق گفت بزرگترین اشتباهی که کرده این بوده که کریمی را با خودش به آلمان برده، چراکه او اصلا اخلاق حرفهای ندارد. |
اردیبهشت ماه 1385 بازیهای مقدماتی جام جهانی 2006 آلمان |
در حالی که تیم ملی به سفارت آلمان رفته بود تا مراسم خداحافظی از ایران را برای حضور در جام جهانی برگزار کند، کریمی درگیری لفظی شدیدی با برانکو پیدا کرد. |
جرقه اصلی درگیریهای کریمی و برانکو و ایجاد حاشیههای ایران در جام جهانی 2006 از همین شب زده شد. |
سال 1381 جام غرب آسیا |
یک روز در تمرینات تیم ملی که دادکان نیز ناظر آن بوده، علی کریمی با کلاه حاضر می شود. دادکان شخصا کلاه را از روی سر کریمی برداشته و به بیرون پرت می کند. کریمی هم اردوی تیم ملی را ترک و از فهرست تیم اعزامی به بازیهای آسیایی 2002 پوسان نیز خط خورد. |
علی کریمی در میانه مسابقات از تیم ملی اخراج و به تهران بازگردانده شد. |
تابستان 1380 پیش از مسابقات مقدماتی جام جهانی 2002 |
تیم ملی ایران با مربیگری بلاژویچ در زاگرب اردو زده بود که علی کریمی به خاطر اینکه دوست داشت شام مکدونالد بخورد، تمام تیم را مجبور کرد مسیر 45 کیلومتری را تا زاگرب برگردند. |
رسانهها شدیدا از این موضوع انتقاد کردند که در تیم ملی بازیکنان حرف اول را میزنند نه اعضای کادر فنی. |
سال 1376 جام دانهیل ویتنام |
در اواسط بازی مقابل ویتنام در اعتراض به اخراج علی انصاریان، یک مشت به سینه تورو کامیکاوای ژاپنی زد و با زدن پاهای داور ژاپنی باعث سرنگونی او در زمین شد. |
AFC یک سال علی کریمی را از فوتبال محروم کرد. |
سال 75 مسابقههای جام رمضان |
علی کریمی در یک مسابقه مقابل تیمی که علی دایی در آن بازی میکرد چند بار توپ را از لای پاهای علی دایی رد کرد و باعث عصبانیت دایی شد. آنها در آن شب با یکدیگر درگیر شدند. |
کریمی در آن زمان هنوز معروف نشده بود و درگیریاش با دایی تبعاتی برایش نداشت. |
مصطفی آجورلو: | |
نمیتوانستیم روی مشکلات سرپوش بگذاریم/ کریمی از دلایل ناکامی تیم بود | |
مدیرعامل باشگاه استیل آذین با بیان اینکه فصل گذشته گروهی درصدد بودند به این باشگاه آسیب برسانند و تا حدودی هم موفق بودند، گفت: ما سال گذشته نتوانستیم به اهدافمان برسیم که یکی از دلایل آن به علی کریمی بازمی گشت. | |
به گزارش خبرنگار مهر، مصطفی آجورلو در مورد اخراج علی کریمی هافبک این تیم گفت: با توجه به مقررات و آیین نامههای الزامی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ، متاسفانه علی کریمی در یکی از تمرینات تیم اصرار داشت در ملاء عام و در زمین تمرین به خوردن آب بپردازد. وی اضافه کرد: با توجه به اینکه مسئولان ذیربط به این بازیکن تذکر میدهند که این کار را انجام ندهد ولی متاسفانه ایشان با فحاشی و با اهانت به مسئولان سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال بیان میکند اگر میخواهند محروم کنند، من را محروم کنند. مدیرعامل باشگاه استیل آذین ادامه داد: با توجه به این دو موضوع، نمیتوانستیم بر روی این مساله در باشگاه خودمان سرپوش بگذاریم و این مشکلات به وجود آمده را ندید بگیریم و در نهایت تصمیم به اخراج این بازیکن گرفتیم. آجورلو در ادامه صحبتهایش گفت: طبیعی است که در 7-8 ماه گذشته که من به استیل آذین آمده ام، ایشان و گروهی فعال بودند به این باشگاه آسیب برسانند و طبیعتا تا حدودی هم موفق بودند. ما سال گذشته نتوانستیم به اهدافمان برسیم که یکی از دلایل آن علی کریمی بود. ظهر روز یکشنبه باشگاه استیل آذین اعلام کرد علی کریمی به دلیل برخی تخلفات، تمکین نکردن در اجرای مقررات، حرمت شکنی و تظاهر به روزه خواری از این باشگاه اخراج شده است. این درحالی است علی کریمی هم در اظهار نظری روزه خواری را دلیل اخراجش ندانسته بلکه اعتقاد دارد این اتفاق به خاطر مصاحبه علیه مدیرعامل باشگاه رخ داده است. |