رودر رو با جوانترین فاتح اورست

جوردن: من از پدرم پیروی می‌کنم. اد ویستورز ( کوه نورد آمریکایی) آدم جالبی است. هر چند نمی‌دانم در مورد کوه نوردی من چه فکر می‌کند. هر دو آنها قوی هستند و مهارت‌های زیادی دارند.

فریدون شیرمحمدی در وبلاگ کوهنوردی در یادداشتی تحت عنوان مصاحبه سایت اکس وب با جوردن رومرو ستاره نوجوان اورست نوشت:

9 جولای 2010 ـ جوردن رومرو 13 ساله در 22 ماه می جوان‌ترین صعود کننده اورست شد. اورست دشوار بود، اما منتقدان سخت گیرتر بودند. دیوید هیلبرانت مشاور پزشکی انجمن پزشکی بریتانیا گفت: «این کار شبیه به سواستفاده از کودک است.» دیگران در مورد بلوغ جوردن بحث کردند و اندیشیدند آیا اعضای بدن او می‌تواند منطقه مرگ را تحمل کند.
 

مورگان ـ خبرنگار نوجوان

اکنون که جوردن در منزلش در کالیفرنیا است بتدریج به زندگی پس از اورست وارد می‌شود. مورگان تیمرمن-هلموث 9 ساله و آماندا پادوان ( سن ؟) با او گفتگویی انجام داده‌اند.

 
 جوردن رومرو

مورگان: منظره از آن بالا چطور بود؟

جوردن: بهترین منظره در کل دنیا. هیچ چیز قابل قیاس با آن نیست.

آماندا: در گام‌های آخر نزدیک به قله به چه فکر می‌کردی؟

جوردن: یکدفعه به همه چیز فکر می‌کردم. خوشحالی، ناراحتی، غرور. به خاطر خانواده و تیمم احساس غرور می‌کردم. به دوستان و خانواده ام فکر می‌کردم.. باور نمی‌کردم که داشتم قله را صعود می‌کردم!

آماندا: چرا ناراحتی؟

جوردن: خوب، برای رسیدن به آنجا خیلی تلاش کردیم. ماه‌ها و سال‌ها در رویای این صعود بودم، و اینکه آنجا بودم خیلی جالب بود، اما دیگر تمام شد. اابته احساس کلی من خوشحالی بود.

مورگان: وقتی از قله تماس گرفتی مادرت چی گفت؟

جوردن: فقط جیغ زد. از اون طرف خط فقط صدای جیغ و گریه می‌آمد.

مورگان: آیا هیچ وقت در آن بالا به فکرت رسید که کار را رها کنی ؟

جوردن: اصلا.

آماندا: هیچ وقت اورست را از نزدیک ندیده ام. وقتی اولین بار در آن کوه حضور داشتی چه احساسی داشتی؟

جوردن: احساس رضایت می‌کردم، گویی این تمام چیزهایی بود که انجام دادم ـ تنها با دیدن اورست خوشحال شدم.

آماندا: به خاطر سن ات منتقدانی داشتی. آیا توجه رسانه‌ها، بویژه آنهایی که برعلیه مادر و پدرت بودند، حواست را پرت کرد؟

جوردن: نه. قبل از صعود، والدینم این مناقشات را از دید من پنهان کردند تا تنها بر صعود تمرکز کنم. در طی صعود بیشتر در مورد این اخبار شنیدم، در آن زمان اعتماد بنفسم بالا بود، و افراد منفی اندیش تنها انگیزه مرا برای رسیدن به قله بیشتر کردند.

مورگان: آیا فکر می‌کنی محدودیت سنی در اورست باید اعمال شود؟

(در نپال، حداقل محدودیت سنی برای اورست 16 سال است؛ جوردن از سمت چین صعود کرد که هیچ نوع محدودیت سنی نداشت. حدود یک هفته پس از صعد جوردن، انجمن کوه نوردی تبت چین (CTMA) محدوده حداقل سن 18 سال و حداکثر سن 60 سال را اعمال کرد.)

جوردن: نه، نباید محدودیت سنی وجود داشته باشد، اما الزاماتی از قبیل تجربه قبلی کوه نوردی در ارتفاعات بالا باید وجود داشته باشد. افراد جوان می‌توانند به‌اندازه (بزرگسالان) دارای مهارت، آمادگی و آگاهی باشند. سن نباید عامل تععین کننده باشد. ما آماده بودیم و تیمی قوی، با آمادگی خوب داشتیم. برای این کوه خیلی سخت کار کردیم.

آماندا: پمبا دورجه شرپا، که دارنده رکورد سرعتی اورست است اعلام کرد که پسر 9 ساله اش را برای شکستن رکورد تو آموزش خواهد داد. فکر می‌کنی چه سنی خیلی کم است؟

جوردن: تنها می‌توانم نظر خودم را بگویم. از نظر من صحبت شکستن رکورد نبود. می‌خواستم اورست را صعود کنم تا به هدفم یعنی صعود به هفت قله برسم، و سن 13 سال من اتفاقی بود.

آماندا: پس از صعود، با آپا شرپا آشنا شدی، که رکورد صعود به اورست خودش را برای بیستمین بار شکست. او چطوری بود؟

 
 جوردن و پاسانگ شرپا

جوردن: او بسیار متواضع بود و حتی نظر مرا در باره مسیر شمالی پرسید. ملاقات با لیاپکا گلو شرپا و نیز آپا شرپا موقع مغتنمی بود. آدم‌های جالبی بودند. به نظر می‌رسید به من احترام می‌گذارند.

آماندا: احساست در مورد روحانیت صعود به چومولونگما ( اورست )، خانه الهه میولانگسانگما چی بود؟

جوردن: این روحانیت را دوست دارم. برای ادای احترام به کوه، به صومعه Quomalunga رفتیم که در آنجا دعاهایی برای ما خوانده شد. لاما دانه‌های متبرکی را به عنوان بوتی ( buti ) به گردنم آویخت. همچنین با شعار ( مانترا ) خودم، "اشتباه نه، اشتباه نه" صعود کردم.

مورگان: آیا درمراسم پوجایی شرکت کردی؟

جوردن: بله، تماشای لاماهایی که این مراسم را برای تیم ما انجام می‌دادند جالب بود. تمام وسایل یخ نوردیم از جمله پوتینم متبرک شدند. قبلا هرگز چنین چیزی را ندیده بودم، و این کار به من احساس آرامش، شادی و اطمینان نسبت به این صعود داد.

مورگان: الگوهای کوه نوردی تو چه کسانی هستند؟

جوردن: من از پدرم پیروی می‌کنم. اد ویستورز ( کوه نورد آمریکایی) آدم جالبی است. هر چند نمی‌دانم در مورد کوه نوردی من چه فکر می‌کند. هر دو آنها قوی هستند و مهارت‌های زیادی دارند.
 
 جوردن و پدرش

مورگان: بعد از این در فکر چی هستی؟

جوردن: پاییز آینده کلاس نهم را شروع می‌کنم. نمی توانم منتظر باشم که با دوستانم در مدرسه باشم. روز پس از کریسمس، قصد دارم عازم کوه وینسون در قطب جنوب شوم تا هدف هفت قله خودم را تکمیل کنم. در مورد 8000 متری‌ها، می‌خواهم اسکی در چو اویو و دیگر قلل مرتفع را که قابل اسکی هستند امتحان کنم. اسکی غیر عادی اشتیاق واقعی من است.

مورگان: بودن در خانه باید احساس خوبی باشد!

جوردن: انواع غذاها. و بهتر از همه رختخوابی عالی. هیچ چیز مثل آمدن از کوه نزد دوستان و خانواده و رختخواب خود آدم نیست ! بهترین پارتی عمرم بود! هنوز اوضاع مثل قبل عادی نشده است.

ترجمه از: http://explorersweb.com/everest_k2/news.php?id=19486






نظرات:




گزارش تخلف
بعدی