همه اظهارنظرهای مارادونا
سرمربي تيم ملي فوتبال آرژانتين در حالي با جام نوزدهم خداحافظي كرد كه
اظهارنظرهايش در تاريخ ثبت ميشود بدون آن كه توضيحي درباره آنها بدهد.
ديهگو آرماندو مارادونا سرمربي پر حاشيه آرژانتين با شكست تيمش
برابر آلمان با جام نوزدهم خداحافظي كرد و فرصت نشد تا بگويد چرا بايد پله و
بكن باوئر را در موزه نگه كنيم يا چرا آرژانتين ميتواند اسپانيا را با
نتيجه 10 بر يك شكست دهد و اگر 10 گل ميزند ماجراي آن يك گل خورده چيست؟
نگاهي به برخي اظهار نطرهاي مارادونا در جام جهاني 2010 ميتواند جالب توجه باشد (دقت كنيد كه تمام اين حرفها در مدت زمان برگزاري جام جهاني زده شده است.)
* از شنيدن حرفهاي پله تعجب نخواهم كرد. سخنان او پشيزي براي من ارزش ندارد. پله بهتر است در موزه باشد و مردم با تماشاي او به ياد تاريخ فوتبال بيفتند.
شنيدن جملاتي از زبان پلاتيني هم برايم طبيعي است زيرا من و او هميشه ارتباط دوري با هم داشتهايم و فقط به هم سلام و خداحافظ ميگفتيم. البته ما ميدانيم فرانسويها و پلاتيني چطور آدمهايي هستند. بهتر است او ما را راحت بگذارد.
* پيش از شروع مسابقات جامجهاني بسياري از منتقدان از تيم خرده گرفتند و انتقادات مرگباري از آرژانتين كردند. خوشحالم با برد برابر يونان و دو برد قبلي به آنها نشان داديم تصورات و انتقاداتشان غلط است. حالا وقت آن رسيده كه همين آقايان منتقد بيايند و از تك تك اعضاي تيم عذرخواهي كنند.
*اگر با اسپانيا بازي كنيم اين تيم را 10 بر يك شكست ميدهيم. اين تيم با داشتن بازيكناني چون چاوي، تورس، ويا و سيلوا، از سوئيس شكست خورد و اگر دل بوسكه دوست دارد اين تراژدي را فراموش كند، من هرگز آن را فراموش نخواهم كرد.
*من به خاطر يك اشتباه داوري يك عمر سرزنش شدهام و بالاخره هم مشخص نشد دست من داور را فريب داد يا دست خدا. اين مهم نبود، مهم اين بود كه داور بازي با مكزيك اشتباه كرد. داور آن شب خيلي راحت و آسوده خوابيد و هيچ مشكلي هم پيش نيامد.
گل انگليس را ديديد؟ داور با يك اشتباه اين تيم را نابود كرد اما جاي هيچ اعتراضي نيست چرا كه تابلوي نتايج هرگز تغيير نميكند. گل ما هم هر چه بود به هر حال از ديد داور سالم تشخيص داده شد.
*دست فابيانو دست خدا نبود. او در بازي برزيل و ساحل عاج توپ را به خوبي با دستش كنترل كرد و يك هندبال آشكار بود. نكته غم انگيز اين صحنه آن بود كه داور پس از اين گل لبخند زد و نقطه وسط زمين را نشان داد، در حالي كه در آن ديدار كه من گل زدم نديدم داور بخندد. داور كاملا مردد بود. او حتي به كمكش هم نگاه كرد اما او هم چيزي نديده بود و داور حتي منتظر واكنش تماشاگران هم بود كه چيزي نديد.
بعد از گل فابيانو همه پرسيدند چرا داور اين خطا را نديد ضمن اينكه برزيل از حريف پيش بود و در اين ديدار بدون اين گل هم برنده از زمين خارج ميشد. اين يك اتفاق معمولي در فوتبال است كه گاهي اوقات رخ ميدهد.
*صعود اسپانيا پشيزي نميارزد چرا كه اين تيم با گل آفسايد صعود كرد.
* شواين اشتايگر مشكل روحي دارد. او بايد به فكر خودش باشد و نگران چيز ديگري نباشد. آلماني ها هنوز به خاطر ناكامي در جام جهاني 2006 و شكست در فينال يورو 2008 عصباني و كينه اي هستند اما اين دليل نمي شود هر چه كه بر زبانشان آمد بگويند. به شواين اشتايگر بگوييد كه نگران چيزي نباشد. كار به پنالتي هم نمي كشد كه او هم اكنون بازي را در آن شرايط تفسير كند.
*جواني آلمان برگ برنده آنها است نه نقطه ضعف و برگ برنده ما تجربه است. صبر كنيد تا در ميدان باقي حرفها را بزنيم.
* متاسفم كه حريف بزرگي همچون آلمان را دست كم گرفتيم. البته من مطمئن هستم كه اين نتيجه فقط در زمين رقم نخورده و از خارج از زمين شكل داده شده است. البته در اين ارتباط بايد تحقيق كرد تا مشخص شود ماجرا چه بوده است.
مارادونا با جام جهاني خداحافظي كرد و تريبونها را از دست داد تا فرصت نداشته باشد بار ديگر به منتقدانش توهين كند يا لااقل پاسخ آنها را به سبك خودش بدهد.
اسطوره در يكي از كنفرانس هاي خبري خود پس از پيروزي تيمش خطاب به منتقدان گفت: "حالا وقت عذرخواهي منتقدان است " بي آنكه بداند نقد منتقدان همچنان به قوت خود باقي بود و هست. اين منتقدان همچنان از خود و يا در صورت امكان از مارادونا ميپرسند آن شب براي چه با سرعت بالاي 100 كيلومتر و در حالي كه شدت مصرف مشروبات الكلي از خود، بيخودش كرده بود به مغازههاي كنار خيابان برخورد كرد و پزشكان بيمارستان ناپولي به خاطر دوز بالاي مواد مخدر مصرف شده نتوانستند تا يك هفته قفسه سينه آسيب ديدهاش را تحت بيهوشي عمل كنند.
منتقدان اسطوره همچنان مشتاقند تا ديهگو افشاگري كند و بگويد كه آن شب چه شد و بر او چه گذشت كه ناگهان سردسته باند مواد مخدر و انسان شد و نشان خالكوبي بازوي راستش به حمايت از پدرخوانده سيسيليا تغيير كرد.
منتقدان ديهگو دوست دارند از اسطوره بپرسند چرا نميخواهد پسرش را ببيند و چرا در دادگاه يكي از همسرانش در سيسيل حاضر نميشود.
منتقدان مارادونا ميپرسند چگونه دست او دست خدا بود اما در مورد ديگر بازيكنان دست خدا نيست؟ مگر هند با هند فرقي ميكند؟
منتقدان ديهگو از خود ميپرسند كه چرا پليس ايتاليا هر بار به خاطر عدم پرداخت مالياتهاي سالها گشت و گذار در اين كشور مارادونا را در فرودگاه بازداشت كرده و به خواهش پليس بين الملل او را موقتا آزاد ميكنند.
منتقدان ديهگو اين سؤال برايشان مطرح شده كه چگونه است آفسايد تقريبا ميليمتري ويا در بازي اسپانيا و مكزيك باعث شده كه او بگويد صعود ماتادورها پشيزي نميارزد اما صعود آرژانتين با گل چند متر آفسايد تهوز بدون مشكل است.
اظهارات مارادونا البته مختص به جام نوزدهم نيست. او پس از صعود تيمش به جام جهاني در كنفرانس خبري حركت زشت و ناشايستي خطاب به خبرنگاران انجام داد كه حتي برخي رسانههاي اروپايي نيز از گفتن آن خودداري كردند. اين توهين اسطوره باعث شد فيفا او را محروم و جريمه كند.
با اين حال اسطوره براي فوتبال دوستان جهان همچنان اسطوره است و هنوز هم براي كوچكترين بيماري يا مصدوميت، تمام كليساهاي بوينس آيرس برايش پر ميشود اما منتقدان او هرگز ميدان را خالي نميكنند.
نگاهي به برخي اظهار نطرهاي مارادونا در جام جهاني 2010 ميتواند جالب توجه باشد (دقت كنيد كه تمام اين حرفها در مدت زمان برگزاري جام جهاني زده شده است.)
* از شنيدن حرفهاي پله تعجب نخواهم كرد. سخنان او پشيزي براي من ارزش ندارد. پله بهتر است در موزه باشد و مردم با تماشاي او به ياد تاريخ فوتبال بيفتند.
شنيدن جملاتي از زبان پلاتيني هم برايم طبيعي است زيرا من و او هميشه ارتباط دوري با هم داشتهايم و فقط به هم سلام و خداحافظ ميگفتيم. البته ما ميدانيم فرانسويها و پلاتيني چطور آدمهايي هستند. بهتر است او ما را راحت بگذارد.
* پيش از شروع مسابقات جامجهاني بسياري از منتقدان از تيم خرده گرفتند و انتقادات مرگباري از آرژانتين كردند. خوشحالم با برد برابر يونان و دو برد قبلي به آنها نشان داديم تصورات و انتقاداتشان غلط است. حالا وقت آن رسيده كه همين آقايان منتقد بيايند و از تك تك اعضاي تيم عذرخواهي كنند.
*اگر با اسپانيا بازي كنيم اين تيم را 10 بر يك شكست ميدهيم. اين تيم با داشتن بازيكناني چون چاوي، تورس، ويا و سيلوا، از سوئيس شكست خورد و اگر دل بوسكه دوست دارد اين تراژدي را فراموش كند، من هرگز آن را فراموش نخواهم كرد.
*من به خاطر يك اشتباه داوري يك عمر سرزنش شدهام و بالاخره هم مشخص نشد دست من داور را فريب داد يا دست خدا. اين مهم نبود، مهم اين بود كه داور بازي با مكزيك اشتباه كرد. داور آن شب خيلي راحت و آسوده خوابيد و هيچ مشكلي هم پيش نيامد.
گل انگليس را ديديد؟ داور با يك اشتباه اين تيم را نابود كرد اما جاي هيچ اعتراضي نيست چرا كه تابلوي نتايج هرگز تغيير نميكند. گل ما هم هر چه بود به هر حال از ديد داور سالم تشخيص داده شد.
*دست فابيانو دست خدا نبود. او در بازي برزيل و ساحل عاج توپ را به خوبي با دستش كنترل كرد و يك هندبال آشكار بود. نكته غم انگيز اين صحنه آن بود كه داور پس از اين گل لبخند زد و نقطه وسط زمين را نشان داد، در حالي كه در آن ديدار كه من گل زدم نديدم داور بخندد. داور كاملا مردد بود. او حتي به كمكش هم نگاه كرد اما او هم چيزي نديده بود و داور حتي منتظر واكنش تماشاگران هم بود كه چيزي نديد.
بعد از گل فابيانو همه پرسيدند چرا داور اين خطا را نديد ضمن اينكه برزيل از حريف پيش بود و در اين ديدار بدون اين گل هم برنده از زمين خارج ميشد. اين يك اتفاق معمولي در فوتبال است كه گاهي اوقات رخ ميدهد.
*صعود اسپانيا پشيزي نميارزد چرا كه اين تيم با گل آفسايد صعود كرد.
* شواين اشتايگر مشكل روحي دارد. او بايد به فكر خودش باشد و نگران چيز ديگري نباشد. آلماني ها هنوز به خاطر ناكامي در جام جهاني 2006 و شكست در فينال يورو 2008 عصباني و كينه اي هستند اما اين دليل نمي شود هر چه كه بر زبانشان آمد بگويند. به شواين اشتايگر بگوييد كه نگران چيزي نباشد. كار به پنالتي هم نمي كشد كه او هم اكنون بازي را در آن شرايط تفسير كند.
*جواني آلمان برگ برنده آنها است نه نقطه ضعف و برگ برنده ما تجربه است. صبر كنيد تا در ميدان باقي حرفها را بزنيم.
* متاسفم كه حريف بزرگي همچون آلمان را دست كم گرفتيم. البته من مطمئن هستم كه اين نتيجه فقط در زمين رقم نخورده و از خارج از زمين شكل داده شده است. البته در اين ارتباط بايد تحقيق كرد تا مشخص شود ماجرا چه بوده است.
مارادونا با جام جهاني خداحافظي كرد و تريبونها را از دست داد تا فرصت نداشته باشد بار ديگر به منتقدانش توهين كند يا لااقل پاسخ آنها را به سبك خودش بدهد.
اسطوره در يكي از كنفرانس هاي خبري خود پس از پيروزي تيمش خطاب به منتقدان گفت: "حالا وقت عذرخواهي منتقدان است " بي آنكه بداند نقد منتقدان همچنان به قوت خود باقي بود و هست. اين منتقدان همچنان از خود و يا در صورت امكان از مارادونا ميپرسند آن شب براي چه با سرعت بالاي 100 كيلومتر و در حالي كه شدت مصرف مشروبات الكلي از خود، بيخودش كرده بود به مغازههاي كنار خيابان برخورد كرد و پزشكان بيمارستان ناپولي به خاطر دوز بالاي مواد مخدر مصرف شده نتوانستند تا يك هفته قفسه سينه آسيب ديدهاش را تحت بيهوشي عمل كنند.
منتقدان اسطوره همچنان مشتاقند تا ديهگو افشاگري كند و بگويد كه آن شب چه شد و بر او چه گذشت كه ناگهان سردسته باند مواد مخدر و انسان شد و نشان خالكوبي بازوي راستش به حمايت از پدرخوانده سيسيليا تغيير كرد.
منتقدان ديهگو دوست دارند از اسطوره بپرسند چرا نميخواهد پسرش را ببيند و چرا در دادگاه يكي از همسرانش در سيسيل حاضر نميشود.
منتقدان مارادونا ميپرسند چگونه دست او دست خدا بود اما در مورد ديگر بازيكنان دست خدا نيست؟ مگر هند با هند فرقي ميكند؟
منتقدان ديهگو از خود ميپرسند كه چرا پليس ايتاليا هر بار به خاطر عدم پرداخت مالياتهاي سالها گشت و گذار در اين كشور مارادونا را در فرودگاه بازداشت كرده و به خواهش پليس بين الملل او را موقتا آزاد ميكنند.
منتقدان ديهگو اين سؤال برايشان مطرح شده كه چگونه است آفسايد تقريبا ميليمتري ويا در بازي اسپانيا و مكزيك باعث شده كه او بگويد صعود ماتادورها پشيزي نميارزد اما صعود آرژانتين با گل چند متر آفسايد تهوز بدون مشكل است.
اظهارات مارادونا البته مختص به جام نوزدهم نيست. او پس از صعود تيمش به جام جهاني در كنفرانس خبري حركت زشت و ناشايستي خطاب به خبرنگاران انجام داد كه حتي برخي رسانههاي اروپايي نيز از گفتن آن خودداري كردند. اين توهين اسطوره باعث شد فيفا او را محروم و جريمه كند.
با اين حال اسطوره براي فوتبال دوستان جهان همچنان اسطوره است و هنوز هم براي كوچكترين بيماري يا مصدوميت، تمام كليساهاي بوينس آيرس برايش پر ميشود اما منتقدان او هرگز ميدان را خالي نميكنند.