عبور استیل آذین و کریمی از خط قرمزهای فوتبال

بر اساس آخرين آمارهاي اعلام شده، تيم استيل آذين در پايان مسابقات نهمين دوره ليگ برتر فوتبال با دريافت 77 کارت زرد و 9 کارت قرمز بد اخلاق ترين تيم ليگ شد که در اين ميان سهم علي کريمي 9 کارت زرد و سه کارت قرمز بوده است.
  باشگاه استيل آذين در اين فصل با سرمايه گذاريهاي فراوان، بازيکنان نامداري را به خدمت گرفت تا بتواند در اولين حضورش در رقابتهاي ليگ برتر در بين سه تيم بالاي جدول قرار گرفته و آسيايي شود،‌ اما همه اين سرمايه گذاريها در نهايت منجر به کسب رده پنجم مسابقات و 86 کارت زرد و قرمز شد تا استيل آذين خشن ترين تيم ليگ برتر لقب بگيرد.
انتشار چنين آمارهايي نشان مي دهد که باشگاه هاي متمول، هنوز در نهادينه کردن اصول اخلاقي با مشکلات عديده اي روبرو هستند و بدون شک غفلت از اين موضوع مي تواند در آينده معضلات بسياري را گريبانگر اين باشگاه ها و فوتبال ايران کند.
به طور حتم، رفتار و حرکات بازيکنان نامدار فوتبال که الگوي نوجوانان و جوانان اين مرز و بوم هستند، نکته بسيار با اهميتي است که متاسفانه اين آمارها نشان مي دهد که آنان براي رسيدن به اهداف خود مسائل حرفه اي و اصول اخلاقي را رعايت نمي کنند.
ظاهرا قانون نانوشته اي در فوتبال وجود دارد که تنها بازيکنان مطرح مورد توجه رسانه ها قرار مي گيرند و سخنان،‌ رفتار، حرکات و عکس هاي آنان به دليل محبوبيت در صدر اخبار اين رسانه ها قرار دارد که به جرات مي توان گفت يکي از اين افراد "علي کريمي" پر حاشيه ترين بازيکن سال هاي اخير فوتبال ايران بوده است.
اين بازيکن يکي از تکنيکي ترين بازيکنان تاريخ فوتبال ايران و حتي آسياست که با توجه به حضور او در تيم بايرن مونيخ آلمان، بيش از 100 بازي ملي و همچنين تصاحب عنوان بهترين بازيکن سال قاره در سال 2005 خود را به عنوان يکي از چهره هاي استثنايي فوتبال معرفي کرده است.
شايد به همين دليل است که وقتي پس از هشت سال حضور در امارات، آلمان و قطر به ليگ برتر ايران برگشت و در روزي که پرسپوليس حريف نه چندان مهمي چون پگاه گيلان را پيش روي خود مي ديد، 80 هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادي حضور يافتند تا ثابت شود کريمي همچنان از محبوبيت زيادي نزد هواداران فوتبال برخوردار است.
در زير نگاهي داريم به اتفاقاتي که مي تواند آن را "عبور کريمي از خط قرمزهاي فوتبال" ناميد، چرا که رفتارهاي او هميشه براي خودش و تيم هايي که در آن بازي مي کرده، هزينه هايي را در به دنبال داشته است.
* تنش در فينال فوتسال جام رمضان
آخرين مرحله اي که فوتبال جام رمضان با جديت برگزار شد در سال 76 بود که تيم هاي فتح تهران و استقلال تهران به عنوان فيناليست در برابر يکديگر قرار گرفتند.
اين بازي در نيمه اول با نتيجه پنج بر صفر به سود آبي پوشان تهراني به پايان رسيد و در حالي که همه منتظر قهرماني استقلال بودند، علي کريمي با ورود خود به زمين يک تنه شش گل به ثمر رساند.
اين اتفاق موجب شد تا درگيري نسبتا شديدي بين او و هواداران استقلال به وجود بيايد و به همين دليل، کريمي از همان روز تصميم گرفت پيراهن تيم پرسپوليس به تن کند.
* سيلي به کاميکاواي ژاپني
تيم فوتبال اميد ايران آبان ماه سال 77 خود را براي مرحله مقدماتي بازيهاي المپيک 2000 سيدني آماده مي کرد و به همين خاطر در رقابت هاي چهار جانبه ويتنام شرکت کرد تا بتواند به آمادگي و هماهنگي لازم برسد، دريغ از اين که حضور در اين مسابقه اين تيم را از بهترين بازيکن خود محروم خواهد کرد.
در خلال يکي از ديدارها، کريمي در صحنه اي به اخراج علي انصاريان مدافع ملي پوش کشورمان اعتراض کرد و با سيلي به استقبال "کاميکاوا" داور ژاپني رفت تا کنفدراسيون فوتبال آسيا(AFC) اين بازيکن را که در روزهاي اول خودنمايي خود در فوتبال حرفه اي قرار داشت، با سه سال محروميت مواجه کند تا تيم اميد و البته پرسپوليس که آن روزها با هدايت علي پروين به ميدان مي رفت، بازيکني تکنيکي و تاثيرگذاري را از دست بدهند.
به دليل علاقه وافري که "پيتر ولاپان" رييس وقت کنفدراسيون فوتبال آسيا به کريمي داشت، اين محروميت به يک سال تقليل يافت، به طوري که کريمي در جريان جام باشگاه هاي آسيا در 18 بهمن ماه سال 78 با پيراهن سرخ پوشان در عربستان برابر تيم الزوراي عراق به ميدان رفت.
* آغاز تقابل با علي دايي
سخنان کريمي عليه کاپيتان اسبق تيم ملي فوتبال ايران در يکي از روزنامه ها کافي بود تا علي دايي که سلطان بي چون و چراي آن روزهاي فوتبال ايران بود، به فکر مقابله با پديده اي بيفتد که کم کم پا جاي پاي او مي گذاشت.
تنش هاي بين کريمي و دايي در تيمي که به رهبري ميروسلاو بلاژويچ براي راهيابي به جام جهاني 2002 تلاش مي کرد، بيشتر از هر زمان ديگري بود، به نوعي که مربيان وقت تيم ملي هم به اين نتيجه رسيده بودند که اين دو ستاره ترجيح مي دهند در طول بازي با هم همکاري نکنند.
* جام جهاني با طعم گس!
تيم ملي در حالي که به راحتي جواز حضور در جام جهاني 2006 آلمان را به دست آورده بود، راهي آلمان شد تا بتواند با استفاده از مهره هاي با تجربه اي که در اختيار خود مي ديد، از فوتبال ايران اعاده حيثيت کند.
اما همانطور که براي همه مشخص شده بود، تيم برانکو ايوانکوويچ سرمربي کروات تيم ملي با کوله باري از حاشيه ها و مشکلات ريز و درشت عازم آلمان شد.
کريمي که به دليل مصدوميت در آستانه از دست دادن جام جهاني بود، بالاخره راهي اين رقابتها شد، اما هيچگاه نتوانست به اندازه حتي نيمي از توانايي هايش در خدمت تيم ملي باشد.
در روزي که با تصميم ايوانکويوچ در بازي با پرتغال از زمين بازي بيرون کشيده شد، با لگد ساک پزشک تيم را به طرفي ديگر پرت کرد تا اعتبار و اخلاق فوتبال ايران جلوي دوربين هايي که مسابقه را براي تمام کشورهاي جهان پخش مي کردند، زير سووال برود.
او در ادامه و در روزي که در بازي با آنگولا قرار بود در دقيقه 70 وارد بازي شود از دستور برانکو سرپيچي کرد تا حاشيه سازي هاي خود در جام جهاني را تکميل کند.
* زير سوال بردن مديريت فدراسيون!
شايد تنها بازيکني که مي تواند به خود اجازه زير سوال بردن مديريت فدراسيون فوتبال را بدهد کريمي و يا بازيکني با ويژگي هاي اين بازيکن باشد.
در حالي که تيم ملي در اردوي اردبيل بود تا خود را آماده حضور در دور مقدماتي جام جهاني 2010 کند، کريمي در گفت و گويي جنجالي و البته غير قابل پيش بيني، مديران فدراسيون وقت را مديراني عنوان کرد که با ناکارآمدي خود فوتبال ايران را در بلاتکليفي قرار داده اند.
همين اظهار نظر کافي بود تا مسوولان فدراسيون حکم به اخراجش از اردوي تيم ملي بدهند. البته اگر هر مربي ديگري به جاي علي دايي بود، در مخالفت با تصميم مسوولان فدراسيون به مقابله با آنها مي پرداخت، اما همانطور که همه از اختلافات ريشه اي و دامنه دار او با کريمي آگاه هستند، نه تنها هيچگاه قدمي براي اين بازيکن برنداشتند، بلکه به توصيه هاي مقامات عالي رتبه در مورد دعوت کردن او به تيم ملي پاسخ منفي داد.
* تيم دايي، منهاي کريمي
تيم تحت رهبري دايي در حالي ديدارهاي دشوار خود در مقدماتي جام جهاني را آغاز کرد که کريمي پيش از آن، دعوت دايي براي ملي پوش شدن را "رد" کرده بود تا به نوعي نشان دهد که دوست ندارد تحت فشار رسانه ها در تيم ملي حضور يابد، چون به درستي معتقد بود که دايي دوست ندارد در تيمش جايي را به او اختصاص دهد.
به همين دليل تيم ملي در شرايطي که کريمي در پرسپوليس همچون روزهاي اوجش در مستطيل سبز مي درخشيد، بدون او وارد مرحله مقدماتي شد تا با شکست برابر عربستان، دايي اولين ناکامي بزرگ خود در پست مربيگري را تجربه کند.
اين شکست تلخ در حالي در ورزشگاه آزادي به فوتبال ايران تحميل شد که رايزني هايي براي راضي کردن کريمي جهت بازگشت به تيم ملي آغاز شده بود و همه منتظر بودند تا دايي او را در فهرست خود قرار دهد، اما در دقيقه 90 از اين کار منصرف شد تا يک بار ديگر ثابت شود که دايي و کريمي زوجي ناهمگون براي فوتبال ايران به شمار مي روند.
* جدايي از پرسپوليس و جنجال هاي داخلي
اختلافات علي کريمي و عباس انصاري فرد مدير عامل وقت باشگاه پرسپوليس در نهايت منجر بر اين شد که کريمي از اين تيم جدا و راهي استيل آذين شود.
اين بازيکن در اين تيم به مانند فرمانده اي بي چون و چرا ظاهر شد و تا اواسط نيم فصل دوم، استيل آذين را يکي از مدعيان جدي معرفي کرد.
نکته اي که در عملکرد کريمي در ليگ نهم به چشم مي خورد، اين است که او در چند بازي به راحتي کنترل خود را از دست داده و در نهايت با کارت قرمز و حتي محروميتهايي از سوي کميته انظباطي مواجه شد.
جنجال در ديدارهاي استيل آذين برابر پرسپوليس،‌ تراکتورسازي و سايپا و درگيري لفظي با مهدي مهدوي کيا کاپيتان باتجربه اين تيم اوج بي انضباطي هاي کريمي در فصل گذشته ليگ برتر بود که نشان مي دهد بازيکنان بزرگ هميشه خود را مبرا از قانون دانسته و بخشي از بزرگي شان را در حاشيه ها جستجو مي کنند.





نظرات:




گزارش تخلف
بعدی