فرانسوی ها با نژاد پرستی خود مرا محدود می کردند
قهرمان ايرانيالاصل تنيس مسترز مادريد گفت: فرانسويهايي كه به من تبريك
ميگويند همان كساني هستند كه روزگاري با نژادپرستي خود مرا محدود
ميكردند.
ارغوان رضايي كه در فرانسه به خاطر تلفظ دشوار نامش آراوان ناميده ميشود در ابتداي صحبتهايش به خبرنگار ورزشي خبرگزاري فارس گفت: از 5 سالگي تنيس را آغاز كردم و در حدود 11 ، 12 سالگي وارد مسير حرفهاي اين ورزش شدهام. هميشه تمرين مداوم داشتم و هرگز دست از تلاش برنداشتهام.
وي عنوان كرد: قهرماني در جايزه بزرگ مادريد اتفاق ارزشمندي بود اما به خاطر موفقيتهاي اخير خود چندان شگفت زده نشدم. اين اتفاق بايد در سن 17 تا 18 سالگي براي من رخ ميداد. در حال حاضر خوشحالم كه به چنين موفقيت بزرگي دست پيدا كردهام.
رضايي در مورد پيروزيهاي اخير خود اظهار داشت: شاراپوا را شكست دادم و ثابت كردم حرفهاي زيادي براي گفتن دارم. كساني كه من را ميشناسند ميدانند بيهوده شعار نميدهم و خود را لايق فتح رتبه اول جهان ميدانم و براي رسيدن به چنين مقامي با همه وجود تلاش خواهم كرد.
وي در مورد مشكلاتش از سنين نوجواني در فرانسه براي پيشرفت در جهان حرفهاي تنيس تاكيد كرد: نژادپرستي در خون فرانسويها است. آنها به چشم ديگري به من نگاه ميكردند. صورت، مو، رنگ پوست و اسم من باعث ميشد از سايرين متفاوت باشم. من در چنين محيطي مجبور بودم در زمينهاي خراب و تورهاي پاره و راكتهاي دسته شكسته تمرين كنم. امكاناتم خيلي كم بود اما شايد همان وضعيت باعث شد مصممتر از هميشه و با تمام وجود تلاش كنم تا به موفقيت برسم.
رضايي خاطرنشان كرد: قبل از آغاز رقابتهاي مادريد، فدراسيون فرانسه تماس گرفت. آنها به پدرم التماس ميكردند تا من در اين رقابتها حداقل حريف آلماني خود را شكست دهم چرا كه در صورت ناكامي در اين رقابتها فرانسه به سيد دوم منتقل ميشد و براي تنيس اين كشور وجه خوبي نداشت كه اين چنين دچار افت شود. من آلمان را شكست دادم و در ديدار نهايي نيز حريف آمريكايي را با اقتدار از پيش رو برداشتم. آنها مدام ايميل ميزدند و تلفن ميكردند و از پدرم ميخواستند مراقب همه چيز باشد تا من به قهرماني برسم. اينها همان كساني بودند كه روزگاري با نژادپرستي خود من را محدود ميكردند.
اين تنيسور در مورد احتمال همكاري خود با تيم ملي تنيس ايران تصريح كرد: 2 تا 3 هفته پيش براي اولين بار در Fed Cup حضور يافتم و در لباس تيم ملي فرانسه تنيس حرفهاي را تجربه كردم. طبق قوانين فدراسيون جهاني تا 5 سال آينده حق ندارم براي تيم ملي كشور ديگري بازي كنم.
رضايي گفت: عملاً هم نميشد براي ايران بازي كنم چرا كه در تيم ملي ما 5 نفر هستيم و من يك نفره نميتوانم همه امتيازات را بگيرم و بايد كسي باشد كه در سطح بالاي تنيس براي گرفتن امتيازات من را ياري كند. بنابراين بهتر است در تيم ملي فرانسه به كار خود ادامه دهم.
وي در خصوص گردنبند هميشگي خود با نشان نقشه ايران كه اين بار در رقابتهاي مادريد رؤيت نميشد عنوان كرد: اين گردنبند 4 ماه است كه به طرز عجيبي در يكي از هتلها گم شده است. مطمئن هستم علاقه قلبي من نسبت به ايران را فقط از روي اين گردنبند ارزيابي نميكنيد. پدرم سفارش اين گردنبند را داده و بار ديگر گردنبند ايران را بر گردن من خواهيد ديد. من همه جا با نام ايران شركت و سعي ميكنم در تمام مصاحبههاي خود ريشه ايراني خود به خبرنگاران خارجي گوشزد كنم.
رضايي در مورد مربي خود گفت: پاتريك پسر يك كارخانهدار بزرگ است و ثروت فراواني دارد. او 6 ماه است كه از لحاظ فني به من مشاوره ميدهد و به اين خاطر با او كار ميكنم كه بدنساز، پزشك و اقامت من كاملاً رايگان خواهد بود و در آكادمي او مشغول تمرين هستم. او مربي بسيار خوبي است و تنيس را عاشقانه دوست دارد.
وي در مورد ريشههاي ايراني خود خاطرنشان كرد: پدر بزرگ من از اهالي شمال ايران است. مادرم تهراني است و مادربزرگ پدري من از اهالي تبريز است و خودمان اصالتا از يكي از مناطق توابع يزد هستيم. به چنين پيچيدگي قوميتي در ايران افتخار ميكنم و اين را نمادي از ريشههاي متعدد خود در خاك ايران ميدانم. اين نشان ميدهد كه به تمام ايران تعلق دارم و در اين روزهاي اخير اين مسئله بيش از پيش به من ثابت شد چرا كه از تمام ايران در وبسايت اختصاصي من پيام تبريك ارسال ميكردند.
رضايي با اتكا به سخنان پدر خود احتمال انتقال به آمريكا و يا زندگي در اين كشور را صفر دانست و بر مليت ايراني خود تأكيد جدي كرد.
وي اين روزها در 30 كيلومتري شهر پاريس مشغول تمرين فشرده زير نظر مربي خود پاتريك مراد اغلو است و خود را براي رقابتهاي رولاند گاروس آماده ميكند.
پدر رضايي همواره در كنار ارغوان وضعيت فني و روحي وي را كنترل ميكند. وي گفت: صحبتهايي با فدراسيون تنيس جمهوري اسلامي ايران صورت گرفته و ما پس از رقابتهاي مذكور به ايران ميآييم و در يك كنفرانس خبري مشترك در خدمت همه خبرنگاران خواهيم بود. نسبت به سفر آينده خود و دخترم به ايران بسيار خوشبين هستم و اميدوارم بتوانم مشاوره خوبي به فدراسيون بدهم.